کتاب سنگ کاغذ قیچی داستانی رازآلود و هیجانانگیز به قلم آلیس فینی است. این کتاب قصهی زوجی جوان است که زندگی عاطفیشان با مشکلاتی روبهشده و برای رفع مشکلات آن میخواهند به دریاچهی بلکواتر سفر کنند؛ اما ماجرا بسیار پیچیدهتر از آن است که میپندارند…
گفتنیست اثر حاضر در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز قرار گرفته و همچنین از پرفروشترین آثار ساندیتایمز نیز بوده است.
بیشتر ما حداقل یکبار در زندگیمان سنگ، کاغذ، قیچی بازی کردهایم و همیشه سعی کردهایم کمترین ریسک را برای بهتر برندهشدن انجام دهیم. سنگ، کاغذ، قیچی اما همیشه یک بازی نیست، در کتاب جدید آلیس فینی، همین قصه شروع مسیر شهرت یکی از دو قهرمان داستان است و یک تریلر تازه را شکل داده است.
Rock, paper,scissors اولینبار در سال ۲۰۲۱ منتشر شد و خیلی زود به فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز و ساندی تایمز راه پیدا کرد. الیزابت فیلین نویسندهی مشهور آمریکایی این کتاب را با کلماتی مانند غافلگیرانه، پر از تیزبینی و ماهرانه توصیف کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب سنگ کاغذ قیچی :
– از پرفروشهای نیویورکتایمز
– در فهرست کتابهای پرفروش ساندیتایمز
– در فهرست پرفروشهای بینالمللی
– نامزد جایزهی گودریدز (داستان و رمان جنایی و معمایی)
– نامزد جایزهی ITW در سال 2022
– در فهرست 10 کتاب جنایی – معمایی برتر Publishers Weekly در پاییز 2021
– موردانتظارترین کتاب جنایی CrimeReads در تابستان سال 2021
– کتاب برگزیدهی ماه Club Selection
شاید این مطلب را هم بپسندید : کتاب اثر مرکب | دارن هاردی
بخشی از کتاب سنگ کاغذ قیچی :
درهای کلیسا را خیلی محکم میبندم. دلم نمیخواست آنقدر محکم کوبیده شود و فکرش را هم نمیکردم صدایش آنقدر بلند باشد. این را هم نمیدانم چرا راحت اعتراف نکردم و همه چیز را انداختم تقصیر باد. شاید؛ چون از اینکه همسرم پنج دقیقه یکبار سرزنشم کند خسته شدهام.
داخل کفشکن در دیگری هم هست، درست وسط دیوار آینههای مینیاتوری. باب به آن پنجه میکشد و خراشهایی روی چوب به جا میگذارد. این هم کاری است که هرگز نکرده ۷ درست مثل آن خرخرهای مدتی قبل.
قبل از آنکه دستگیره را پایین دهم، مکث میکنم، اما بعد که در را باز میکنم، راهرو دراز و تاریکی نمایان میشود. سهتایی که بهطرف در دیگری راه میفتیم، دیوارهای سفید صدای قدمهایمان را روی کف سنگی آنجا بازتاب میدهند. در بعدی را که باز میکنیم، فقط تاریکی در انتظارمان است، اما وقتی دستم به یک کلید برق میگیرد، میبینم در آشپزخانهای خیلی معمولی هستیم.
آشپزخانه بزرگی است؛ اما راحت و خودمانی به نظر میرسد. اگر آن سقف طاق ضربی، تیرهای در معرض دید ساختمان و پنجرههای رنگی نبودند، اصلاً نمیفهمیدی آن اتاق قسمتی از یک کلیسا بوده
اجاقگاز بزرگ کرم رنگی وسط کابینتهای ظاهر گرانقیمت جاگرفته است. میز چویی محکمی وسط اتاق است و نیمکتهای تعمیر شده کلیسا را دورش گذاشتهاند.
علیرضا محمدی
کتاب خوبیه پیشنهادش میکنم حتما بخونین
m.r
خیلی خفن بود، من ۴۰۰صفحه اولش رو همون روز خوندم بقیشم روز بعد. اصلا نمیشد کتاب رو زمین گذاشت، دیگه داشتم کور میشدم😂