کتاب اتاق مهمان

تصویر شاخص
نویسنده

مترجم

محمد صالح نورانی‌ زاده

تعداد صفحات

302

حجم

37 مگابایت

نوع فایل

PDF

کتاب اتاق مهمان داستانی از دریدا سی میچل نویسنده کتاب‌ های پرفروش ژانر تریلر است که با ترجمه محمد صالح نورانی‌ زاده میخوانید. این کتاب داستان مرموز و پر پیچ و خم یک اتاق را بیان میکند که تمام ساکنین آن به طرزی مرموز دست به خودکشی میزنند.

قوانین و مزایای استفاده

خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت . در صورت وجود مشکل در دریافت فایل ها با پشتیبانی سایت تماس حاصل فرمایید .

  • دسترسی به فایل محصول به صورت مادام‌العمر
  • تضمین کیفیت فایل ها
  • فعال‌سازی آنی لینک دانلود، پس از ثبت سفارش

دانلود کتاب اتاق مهمان:

متا بوک وبسایت ارائه دهنده کتاب های صوتی و الکترونیک اینبار با انتشار کتاب اتاق مهمان با تخفیف ویژه که از دسته کتاب های رمان میباشد در خدمت شما کاربران گرامی میباشد.

در صورت درخواست مکرر شما کاربران، متا بوک امکان دانلود رایگان کتاب اتاق مهمان pdf را برای شما عزیزان فراهم خواهد ساخت.

معرفی کتاب اتاق مهمان

کتاب اتاق مهمان اثر پرفروش دریدا سی میچل، داستان پر رمز و راز اتاقی را روایت می‌کند که ساکنان آن به طرز مشکوکی دست به خودکشی می‌زنند! لیزا بانوی جوان و تنهایی است که با ورودش به این اتاق مرموز در تلاش برای کشف ارتباط یادداشت‌های قبل خودکشی و صاحب این خانه است.

نکوداشت‌ های کتاب اتاق مهمان:

– سریع، پر پیچ و خم و هیجان‌انگیز (Crime Scene Magazine)
– آنقدر خوب که نمی‌توانم درباره آن چیزی بگویم (لی چایلد)
– یک داستان بی‌نظیر از یک نویسنده خلاق و با استعداد (Sun)

با دریدا سی میچل بیشتر آشنا شویم:

داستان‌نویس مشهور و پرفروش بریتانیایی، دریدا سی میچل در سال 1965 متولد شد. او علاوه بر نویسندگی به شغل روزنامه‌نگاری نیز مشغول است و یکی از پر افتخار ترین نویسندگان ادبیات انگلیسی به شمار می‌آید. دریدا تحصیلاتش را در زمینه مطالعات آفریقا و آسیای شرقی ادامه داد.

وی نهایتا توانست مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه شمال لندن دریافت کند. میچل بیش از بیست سال به عنوان معلم و مشاور در لندن با تمرکز ویژه بر افزایش موفقیت آموزشی کودکان اقلیت‌های قومی و طبقه کارگر فعالیت کرد.

وی در سال 2020 به دلیل خدمت به ادبیات و کارهای آموزشی در زندان‌ها برنده جایزه شد.

دریدا همچنین نخستین سیاه‌ پوستی است که افتخار کسب جایزه انجمن نویسندگان آثار جنایی را در سال 2005 به خود اختصاص داد.

بخشی از کتاب اتاق مهمان 

چیزی یادم می‌آید. «اتاق هم کلید داره؟»

مارتا که انگشتانش را جلوی لباس زیبایش درهم گره کرده است، پاسخم را می‌دهد. متوجه لاک قرمز ناخن‌هایش می‌شوم. «هیچ‌کدوم از اتاق‌های خونه کلید ندارن. من و جک به این نتیجه رسیدیم که فقط با اعتماد داشتن به مستأجرمونه که می‌تونیم با یک غریبه زیر یک سقف زندگی کنیم.»

واقعاً باید اصرار کنم که کلیدی بگیرم. مگر روال معمول در چنین شرایطی همین نیست؟ با این وضع چطور می‌توانم حریم شخصی‌ام را حفظ کنم؟

اما سریع با او موافقت می‌کنم. «آره، حتماً.» از این وضع خوشحال نیستم، اما نمی‌خواهم دردسر درست کنم. نباید این اتاق را از دست بدهم.

سپس جک با اشاره‌ای به در، کمی خیالم را راحت می‌کند. «از سمت داخل روی در چفت گذاشتیم، بنابراین نگران حریم شخصی‌ت نباش.»

سپس کنار همسرش می‌ایستد. دیدن آنها کنار همدیگر، ناخودآگاه این فکر به ذهنم خطور می‌کند که اصلاً به هم نمی‌آیند. حتی با تمام بوتاکس و آرایش دنیا هم نمی‌شود این حقیقت را پنهان کرد که مارتا از شوهرش بزرگ‌تر است. و خال‌کوبی‌ها و موی بلند و گوجه‌ای بسته‌شده جک هرگز نمی‌تواند با وقار و متانت مارتا هم‌تراز بشود. بلافاصله از اینکه چنین افکار سخیفی به ذهنم خطور کرده، احساس گناه می‌کنم.

سپس یادم می‌آید که جک و مارتا آن‌قدرها هم برایم مهم نیستند. تنها چیز مهم، اتاق است. اتاق من.

«بعضی از اتاق‌ها شخصی هستن.» مارتا یکی‌یکی آنها را ردیف می‌کند و در آخر هم شخصی بودن باغچه را دوباره یادآوردی می‌کند.

پس از شنیدن این حرف چیزی یادم می‌آید. «اون روز وقتی رفتم بیرون همسایه‌تون رو دیدم. یک زن مسن. یک چیزهایی راجع‌به باغچه خودش می‌گفت…»

تنش و اضطراب هر دو را ساکت می‌کند. چرا چنین حرفی زدم؟ نمی‌خواهم فکر کنند از آن آدم‌هایی هستم که همیشه در کار بقیه سرک می‌کشند. و واقعاً هم کارشان مربوط به خودشان است. هر درگیری خاصی که میان آنها و همسایه‌شان هست، هیچ ربطی به حضور من در این خانه ندارد.

جک زودتر از همسرش هوشیار می‌شود و با صدای بلند تمسخر می‌کند. «نگران اون پیری نباش. نمی‌فهمه داره چی می‌گه.» شقیقه‌اش را لمس می‌کند تا به من بفهماند همسایه‌شان عقل درست‌وحسابی‌ای ندارد. «خیلی سال پیش خل شده.»

خل شده… سرمایی به جانم می‌افتد.

مارتا شوهرش را با ملاطفت سرزنش می‌کند. «بهش نگو پیری، جک. همه‌مون روزی به اون سن می‌رسیم و من شخصاً دوست دارم با احترامی که لایق یک شخص مسن‌تر هست درباره‌م صحبت بشه.» چشمان سبزش به‌طرف من برمی‌گردند. «اما درهرصورت، اگه جای تو بودم سعی می‌کردم باهاش دمخور نشم.»

به‌نظر می‌رسد این لحظه بهترین وقت برای تشکر و خداحافظی کردن با آنها باشد.

اما نمی‌روند. همان‌طور در درگاه می‌ایستند و مثل دو مجسمه به من خیره می‌مانند. مثل کاراکترهای سریال دنیای غرب که منتظر مانده‌اند تا مدارهای داخلی‌شان وصل بشود. حسی آزاردهنده و سردرگم‌کننده ذهنم را درگیر می‌کند.

سپس مارتا مثل چراغی که ناگهان روشن شود، دوباره لبخند می‌زند. «هر چیزی که لازم داشتی یا متوجه نشدی…»

جک وسط حرف او می‌پرد: «به من بگو.» و نیشخند می‌زند.

مارتا با بازیگوشی مشتی به بازوی او می‌زند و به سمت همدیگر می‌چرخند و می‌خندند. سپس دست در دست همدیگر می‌روند و من را در خانه جدیدم تنها می‌گذارند. صدای آهنگ آرام و ناله‌مانند پاگرد و بعد پله‌ها را زیر پاهایشان می‌شنوم. صدای نجواهایشان آرام است، مثل خش‌خش دو کاغذ که روی هم کشیده بشوند.

فکر می‌کنم آنها هم از حضور غریبه‌ای در خانه‌شان کمی معذب هستند. می‌دانم که شخصاً نمی‌توانم چنین کاری کنم. چطور می‌توانند با دانستن اینکه یک غریبه میان چهاردیواری خانه‌شان است، راحت بنشینند؟

پیشنهاد هایی برای دوستداران کتاب های رمان:

کتاب اتاق مهمان کتابی خواندنی و جذاب از دسته‌ کتاب های رمان است. اگر از این کتاب جذاب لذت برده‌ اید گزینه‌های دیگری را برای مطالعه به شما پیشنهاد می‌کنیم:

خوشحال میشویم شما عزیزان نظرات خود را درباره این کتاب به اشتراک بگذارید

دانلود فایل

دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
امتیاز کلی : 0.0
پیشنهاد شده توسط : 0 کاربر
بر اساس 0 دیدگاه
0
0
0
0
0

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:

فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌از‌حدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید.

نظرات خود را براساس تجربه و استفاده‌ی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب اتاق مهمان”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قیمت اصلی 32,760 تومان بود.قیمت فعلی 17,010 تومان است.

تعداد
تاریخ انتشار: 18 آبان 1402تعداد بازدید: 5949
پیشنهاد ما

کتاب بامداد خمار

قیمت اصلی 25,000 تومان بود.قیمت فعلی 19,800 تومان است.
6

کتاب نبرد من

قیمت اصلی 30,000 تومان بود.قیمت فعلی 14,800 تومان است.

کتاب سنگدل

قیمت اصلی 18,900 تومان بود.قیمت فعلی 14,800 تومان است.
45

کتاب هیچ‌ وقت دروغ نگو

قیمت اصلی 32,000 تومان بود.قیمت فعلی 16,800 تومان است.
5
46
متا بوک

متا بوک

در تیم تولید محتوای متا بوک، در تلاش هستیم تا برگزیده ترین کتاب های الکترونیک و صوتی را برای شما فراهم کنیم

شاه راه مدرن ورود به دنیای کتاب

دسته بندی ها

مساله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم میشه، مساله اینه که اگر کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم میشه!