درباره کتاب صوتی دروغ هایی که به خودمان می گوییم :
کتاب دروغ هایی که به خودمان می گوییم که در ۶ فصل نوشته شده است، میتواند کمک کند تا نهتنها به دروغهایی که باعث رنجتان میشوند، بلکه به روش روبهروشدن با حقیقت برای رهایی نیز پی ببرید.
این کتاب کمک خواهد کرد تا دریابید که رواندرمانی چیست که به تغییر میانجامد. رواندرمانی فقط گپزدن، بازبینی یک فهرست، یا «حلکردن» شما بهمنزلهٔ یک جدولِ کلمات متقاطع نیست؛ رابطهای است بین ۲ نفر که خود را وقف روبهروشدن با عمیقترین حقایق زندگی میکنند تا بتوانند شفا پیدا کنند.
همۀ ما برای دوریجستن از درد، به خودمان دروغ میگوییم؛ این یک ویژگی انسانی است، اما بهخاطر دروغهایی که پذیرفتیم و دروغهایی که به خودمان میگوییم، بیمار میشویم. ما از راه روبهروشدن با حقایق زندگی درونی و زندگی بیرونی خود بهبود مییابیم.
کتاب دروغ هایی که به خودمان می گوییم کوشیده است تا به پرسشهایی همچون ما که هستیم؟ چرا رنج میکشیم؟ در زندگی دنبال چه میگردیم؟، پاسخ دهد؛ البته نه بهکمک تعاریف نظری، بلکه بهکمک شرححالهای کوتاهی که نشان میدهند چگونه روبهروشدن با آنچه از آن دوری میجوییم، به تغییر راستین میانجامد.
…
نمونه نسخه دوم فایل صوتی :
…
بخشی از کتاب صوتی دروغ هایی که به خودمان می گوییم :
«عاشق شدن ماجرای بسیار شگفتانگیزی است، ولی پس از چند سال اتفاق عجیبی روی میدهد. همسران ما متفاوت و ناامیدکننده به نظر میآیند. چرا؟
خود من عاشق یک خیال شدم و در گذر زمان به جای آن با همسرم روبهرو شدم. چه بحرانی! از اینکه همسرم همانی نبود که آرزو داشتم، ناامید بودم. بر این باور بودم که او باید همانطوری باشد که فکر میکردم باید باشد. کسی از من نپرسید، «جان، چه کسی تو را در جایگاه خدایی قرار داد؟» در نتیجه، رنج من (و رنج او) کشدار شد.
سپس فهمیدم که اگر نتوانم او را همانطور که هست دوست داشته باشم، باید رهایش کنم تا کسی دیگر بتواند این کار را بکند. وظیفهٔ او نبود که ایدهآل من باشد. من باید طبق ایدهآلم زندگی کنم اگر فکر میکنم آنقدر مهم است. فکر کردم، «این هم نمیشه.»
من به دادگاه طلاق درونی رفتم و آرزویم را طلاق دادم. این فرایند دردناک سالها طول کشید، ولی هنگامی که تصوّراتم را طلاق دادم، توانستم به جای آنها با همسرم ازدواج کنم. من بسیار بیشتر عاشق آرزویم بودم تا همسرم. ارزش را در آرزویم میدیدم، ولی این مرا از دیدن زیبایی درونی در زیر «ایرادها» یش ناتوان میکرد، ایرادهایی که به معنی انحراف از خواستههای ما هستند.
تیتر مجلهها به ما میگوید، «چطور همسری بینقص باشیم،» «۳۴ حرکت برای تحریک جنسی همسرتان» و «چگونه به زندگی زناشوییمان جان دوباره ببخشیم.» ولی هیچ مقالهای نمیگوید که اگر تلاش کنید یکدیگر را دستکاری کنید تا به همسری ایدهآل تبدیل کنید، روابطتان میمیرد. هیچ متنی نمیگوید که اگر تصوراتتان را به جای همسرتان دوست داشته باشید، زندگی زناشوییتان از بین میرود.
هنگامی که به داستانمان دربارهٔ آنکسی که همسرمان باید باشد عشق میورزیم، تلاش میکنیم به آنها متن نمایش بدهیم.
«چرا همیشه دیر میکنی؟» «تو نباید اینقدر تلویزیون ببینی.» «چرا اینو به جای اون نمیپوشی؟» «به اندازهٔ کافی خوردی!» این دستورکارها، که بهوفور و با مهربانی ارائه میشود، به همراه بینش عمیق دربارهٔ اینکه چرا آنها نمیتوانند از آن دستورات پیروی کنند، اغلب شکل جنگودعوا به خود میگیرد.
همسران ما میفهمند که ما تصویر ذهنیمان را میخواهیم نه آنها را، و به دلایل اسرارآمیز عصبانی میشوند.»
ali azad
عالیه این کتاب واقعا اگر با مشاوره و روان درمانی مانوس بودین بسیار کمک کننده خواهد بود برای گشایش گره ها حتما پیشنهادش میکنم