فروشگاه اینترنتی متا بوک

کتاب صوتی بادبادک باز

تصویر شاخص
نویسنده

مترجم

پریسا سلیمان‌ زاده, زیبا گنجی

گوینده

مرجان رسولی

حجم

151 مگابایت

نوع فایل

zip

 

کتاب صوتی بادبادک باز نوشتهٔ خالد حسینی داستان زندگی پسری به اسم «امیر» و دوستش «حسن» را روایت می‌کند که با وجود تفاوت‌های قومی در دوران اشغال افغانستان با یکدیگر دوست هستند.

نویسنده در خلال این داستان به بیان روابط عمیق بین انسان‌ها و سختی‌های مردم کشور افغانستان پرداخته است. این اثر که جزو فهرست پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز قرار گرفته، تاکنون برنده چندین جایزه ادبی شده است.

« دانلود نسخه PDF این کتاب »

قوانین و مزایای استفاده

خرید محصول توسط کلیه کارت های شتاب امکان پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود محصول در اختیار شما قرار خواهد گرفت . در صورت وجود مشکل در دریافت فایل ها با پشتیبانی سایت تماس حاصل فرمایید .

  • دسترسی به فایل محصول به صورت مادام‌العمر
  • تضمین کیفیت فایل ها
  • فعال‌سازی آنی لینک دانلود، پس از ثبت سفارش

درباره کتاب صوتی بادبادک باز :

کتاب صوتی بادبادک باز داستان زیبایی از زندگی دو دوست است که در افغانستان زندگی می‌کنند. امیر، پسر یکی از بزرگ‌ترین تاجران کابل است که در خانه با پدرش و حسن زندگی می‌کند. حسن، پسر خدمتکارشان و بهترین دوست امیر است.

آن‌ها روزهای خوبی را با هم می‌گذرانند و تجربه‌های زیادی را پشت سر می‌گذارند تا اینکه روزی امیر کاری می‌کند و حسن را از خود می‌راند. دوستی آن‌ها در این نقطه پایان می‌یابد و بعد از شروع جنگ روی کار آمدن حکومت طالبان، امیر و پدرش به آمریکا مهاجرت می‌کنند.

اما امیر برای نجات جان پسرکی که در افغانستان و در چنگ طالبان گرفتار شده است، به افغانستان برمی‌گردد. آن هم افغانستانی که هیچ شباهتی به افغانستان دوران کودکی او ندارد و بیشتر به ویرانه‌ای شبیه است. حالا امیر به این بهانه به گذشته‌اش سرک می‌کشد و داستان زندگی‌اش را تعریف می‌کند.

از دورانی می‌گوید که با دوست و همبازی‌اش حسن، روزهایش را می‌گذراند و برای جلب توجه و محبت پدرش تلاش می‌کند. روزهایی که در آمریکا زندگی می‌کند، عاشق می‌شود، ازدواج می‌کند. حالا سال‌ها از آن روز گذشته است و امیر به کابل برگشته. او در جستجوی راهی برای جبران مافات است.

کتاب صوتی بادبادک باز (The Kite Runner) اولین بار در سال 2003 منتشر شد. خالد حسینی در این رمان به خوبی توانسته شما را با درد و رنجی که مردم افغانستان کشیده‌اند آشنا کند و صدای آن‌ها را به گوش جهانیان برساند. کتاب حاضر کمی بعد از انتشار موردتوجه منتقدین زیادی قرار گرفت و تنها در طی چند هفته به یکی از کتاب‌های پرفروش نیویورک‌تایمز تبدیل شد.

 

خالد حسینی، خالق کتاب صوتی بادبادک باز کیست؟

خالد حسینی یک نویسنده‌ی افغان ساکن امریکا است. وی پزشک و متخصص داخلی است. خالد حسینی در تاریخ ۴ مارس ۱۹۶۵ در کابل به‌دنیا آمده و در سال ۱۹۷۶ به همراه خانواده به فرانسه می‌رود.

پدر او که دیپلمات وزارت خارجه بود، در سال ۱۹۸۰ در طی کودتای کمونیستی در افغانستان اخراج شده و به امریکا پناهده می‌شود. هزار خورشید تابان و ندای کوهستان از آثار این نویسنده‌ی موفق افغان است که تمامی آن‌ها را به زبان انگلیسی می‌نویسد.

اقتباس سینمایی براساس کتاب صوتی بادبادک باز:

مارک فورستر، کارگردان آلمانی – سوئیسی در سال 2007 بر اساس رمان بادبادک باز فیلمی ‌به همین نام ساخت که نامزد جایزه‌های سینمایی معتبر و متعددی از جمله اسکار شد.

 

جوایز و افتخارات کتاب صوتی بادبادک باز :

– برنده جایزه بوکه سال 2004
– برنده جایزه ادبی الکس
– برنده جایزه ادبی Elle
– برنده جایزه Puddly در سال 2006
– از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز
– برنده جایزه Borders Voices Original for Fiction
– برنده جایزه Hume’s Gouden Bladwijzer
– نامزد جایزه لینکلن در سال 2006
– نامزد جایزه Allgemeine Literatur
– برنده جایزه des libraires du Québec for Lauréats horse Québec

نکوداشت‌های کتاب صوتی بادبادک باز :

– تصویری تکان دهنده از افغانستان مدرن. (Entertainment Weekly)
– این رمان فوق‌العاده، داستان تقلا و کشمکش مردم عادی در برهه‌ای فاجعه بار از تاریخ را روایت می‌کند. (People)
– کیفیت نویسندگی حسینی و تأثیر عاطفی داستان، دیرپایی این اثر را تضمین می‌کند. (Booklist)
– یک داستان زنده و جذاب که به ما یادآوری می‌کند مردم افغانستان چه مدت مدیدی‌ست برای پیروزی در برابر خشونت‌های تروریستی تلاش می‌کنند. نیروهایی که حتی امروزه نیز آنان را تهدید می‌کنند. (نیویورک تایمز) ‌

در بخشی از کتاب صوتی بادبادک باز میشنویم :

می‌گفتند که یک‌وقتی پدرم در بلوچستان، دست خالی با یک خرس سیاه سرشاخ شده بود. اگر این حکایت دربارهٔ هرکس دیگری بود، به‌حساب لاف نوشته می‌شد.

گرایش افغان‌ها به مبالغه… متأسفانه یک درد مشترک ملی است؛ به‌طور مثال، اگر کسی پز می‌داد که پسرش پزشک است، به‌احتمال بسیار زیاد، پسرش تنها یک‌بار در آزمون زیست‌شناسی دبیرستان قبول شده بود؛ اما هیچ‌کسی دربارهٔ حکایتی که از بابا نقل می‌شد، شک به‌خود راه نمی‌داد و اگر هم کسی شک می‌کرد

خب، بابا ردّ سه زخم موازی و کشیدهٔ روی پشتش را نشانش می‌داد. من بارها صحنهٔ سرپنجه‌شدن بابا با آن خرس را در ذهنم تجسم کرده بودم، حتا خوابش را هم دیده بودم و در آن رؤیاها، هرگز نمی‌توانستم بابا را از خرس سیاه تمیز دهم.

اول‌بار این رحیم‌خان بود که پدر را با کنیه‌ای که بعدها به آن شهرت یافت؛ یعنی «آقا توفان» خواند. الحق که این کنیه برازنده‌اش بود. پدرم یک نیروی طبیعی و نمونه‌ای والا از نژاد پشتون بود، با ریشی انبوه، پنجه‌هایی که به‌نظر می‌آمد قادر به بیرون‌کشیدن یک درخت بید از خاک و نگاهی شرزه که به‌قول رحیم‌خان، می‌توانست شیطان را به‌زانو درآورده و او را به غلط‌کردن وادارد.

در میهمانی‌ها وقتی با آن هیکل ۱۹۵ سانتیمتری‌اش وارد می‌شد، تمام نگاه‌ها همچون گل آفتاب‌گردانی که سمت نور می‌چرخد، روی پدر برمی‌گشت.

نمی‌شد بابا را نادیده گرفت، حتا وقتی در خواب بود. هر شب پنبه در گوشم فرومی‌کردم و لحاف را روی سرم می‌کشیدم؛ اما باز هم صدای خروپف بابا که بیش‌تر به‌صدای موتور کامیون شبیه بود از تمامی این لایه‌ها عبور می‌کرد و تازه این درحالی بود که اتاق من در سمت دیگر راهروی اتاق خواب پدر قرار داشت.

این‌که مادرم چه‌طور با او در یک اتاق می‌خوابید، برای من یکی حکم رازی سربه‌مهر را دارد. اگر مادر را می‌دیدم، فهرستی بلندبالا از چیزهایی که دلم می‌خواست از او بپرسم، داشتم.

در واپسین سال‌های دههٔ ۶۰ میلادی، وقتی پنج یا شش سال بیش‌تر نداشتم، بابا تصمیم گرفت تا یتیم‌خانه‌ای بنا کند. این قضیه را از رحیم‌خان شنیدم. او به من گفت که پدر به‌رغم آن‌که کوچک‌ترین سررشته‌ای از فن معماری نداشت، تمامی نقشه‌های بنا را به‌دست خودش ترسیم کرد.

اطرافیان بدبینش اصرار داشتند که دست از حماقت بردارد و یک مهندس معمار را به‌کار بگیرد؛ و البته که پدر دست رد به سینهٔ آن‌ها زد و همهٔ آن‌ها از لجاجت پدر سر به افسوس جنباندند؛ و وقتی پدر در امر رسم نقشه‌ها به موفقیت دست یافت، همگی به‌اتفاق از ترس و احترام به روش‌های پیروزمندانه‌اش سر به‌تحسین تکان دادند.

بابا تمام هزینه‌های ساخت یتیم‌خانهٔ دوطبقه را که درست کمی دورتر از باریکهٔ اصلی جاده میوَند واقع در وجه جنوبی رودخانهٔ کابل بود، برعهده گرفت. رحیم‌خان به من گفت که پدر بودجهٔ پروژه، حقوق مهندس، برق‌کار، لوله‌کش و عمله را به‌تمامی از جیب خودش پرداخت کرد، حال بماند که مقامات شهرداری هم بودند که باید سبیل‌شان چرب می‌شد.

 

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب صوتی بادبادک باز  :

کتاب صوتی بادبادک باز کتابی شنیدنی و جذاب از دسته‌ی کتاب های رمان است. اگر از این کتاب جذاب لذت برده‌اید گزینه‌های دیگری را برای مطالعه به شما پیشنهاد می‌کنیم:

دانلود کتاب صوتی بادبادک باز ( بعد از خرید امکان دانلود وجود دارد )

دیدگاهتان را با ما درمیان بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
امتیاز کلی : 0.0
پیشنهاد شده توسط : 0 کاربر
بر اساس 0 دیدگاه
0
0
0
0
0

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

لطفا پیش از ارسال نظر، خلاصه قوانین زیر را مطالعه کنید:

فارسی بنویسید و از کیبورد فارسی استفاده کنید. بهتر است از فضای خالی (Space) بیش‌از‌حدِ معمول، شکلک یا ایموجی استفاده نکنید و از کشیدن حروف یا کلمات با صفحه‌کلید بپرهیزید.

نظرات خود را براساس تجربه و استفاده‌ی عملی و با دقت به نکات فنی ارسال کنید؛ بدون تعصب به محصول خاص، مزایا و معایب را بازگو کنید.
اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب صوتی بادبادک باز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قیمت اصلی 50,000 تومان بود.قیمت فعلی 22,410 تومان است.

تعداد
تاریخ انتشار: 21 بهمن 1401تعداد بازدید: 2025
پیشنهاد ما

کتاب هیچ‌ وقت دروغ نگو

قیمت اصلی 32,000 تومان بود.قیمت فعلی 16,800 تومان است.
5
20

کتاب آیین دوست یابی

قیمت اصلی 10,000 تومان بود.قیمت فعلی 7,500 تومان است.
3

کتاب بخش دی

قیمت اصلی 25,000 تومان بود.قیمت فعلی 11,800 تومان است.
158

کتاب تو کله‌ خر هستی! برو پیش، موفق می‌شوی

قیمت اصلی 22,500 تومان بود.قیمت فعلی 14,600 تومان است.
متا بوک

متا بوک

در تیم تولید محتوای متا بوک، در تلاش هستیم تا برگزیده ترین کتاب های الکترونیک و صوتی را برای شما فراهم کنیم

error: متاسفم! شما مجاز به کپی کردنش نیستی

شاه راه مدرن ورود به دنیای کتاب

دسته بندی ها

مساله این نیست که خرید کتاب چقدر گرون تموم میشه، مساله اینه که اگر کتاب نخونی چقدر برات گرون تموم میشه!